بهار را باور کن

ابر نفس می کشد و خودش را می تکانَد. باران و تازگی، از دوشش بر زمین می ریزد و زمین، جان می گیرد. سلول های خاک، زنده می شوند و در هم می لولند. دانه ها، عاشقانه به سوی هوای باز دست دراز می کنند، قد می کشند و بالا می آیند. زندگی، معنای دیگری پیدا می کند؛ کشش پیدا می کند، دارای عرض و طول می شود. می توانی حسّش کنی. قابل لمس می شود. هر کس، مأموریتی پیدا می کند: پروانه باید پر بزند و خال هایش را در هوا بپاشد. بید مجنون، باید گیسو بیاراید. حوض، باید آینه شود و خورشید را از آسمان برباید. باغ، باید تابلویی از رنگ ها شود و دل، باید بی رنگ شود.

زندگی همین است. این که از خاک، زندگی بیاموزیم و خاکی شویم. از آب، آینگی را؛ از پروانه، بال را؛ از باغ، خیال را؛ از دانه، قد کشیدن را ... و این ها همه درس اند. چقدر درس! چقدر درس!

با هفت سین سفره آغاز سال نو

لطفا بیا ستاره ترین سین ما بشو!

سال هزار و سیصد و نودو های های

حال درخت و کوه و بیابان گرفته و ...

بی دستهات، نبض زمین همچنان اسیر

بی چشمهات، شعله ناقوس در گرو

حسن ختام و اوج غزل، قصه های ناب!

«خسرو! سروش! حضرت ماشیح! ویشنو!»

من می روم گره بزنم این کلاف را

صد مرتبه به آیه «ایّاکَ نَعبُدُ»

در ازدحام نشئه این قوم بت پرست

از اهتزاز «اَشهَدُ ان لا اله»، تو

آن شب طلسم می شکند، ناگهان بهار

تحویل آب و آینه، آغاز سال نو!

 

25 اسفند ماه؛ بزرگداشت پروین اعتصامی

پروین اعتصامی(1320-1285ش)، از شاعران برجسته‌ی دوره‌ی رضاشاهی محسوب می‌گردد؛ عصری که غلبه‌ نظام سانسور و فشار اختناق حاکم بر آن، امکان طرح مستقیم اندیشه‌های اجتماعی و بیان نقد‌های سیاسی را به‌ شدّت سرکوب نمود. امّا پروین، با استفاده از شیوه‌ای خاص و با تکیه بر خلاقیّت هنری و استعداد شاعری خویش به سبکی ویژه در نقد دست یافت که ضمن گریز از فشارهای موجود، آزادی او را نیز در جهان شعری به دنبال داشته است. استفاده از شگردهایی چون مناظره‌پردازی، تمثیل‌سازی، بهره‌گیری از طنز و گسسته‌سرایی و... و نیز ویژگی‌های مختلف ساختاری در بافت شعری، امکانات جالبی در حوزه‌ی نقد سیاسی و اجتماعی در اختیار او نهاده است. در نتیجه انتخاب راه‌کارهایی برای آفرینش متنی چند بعدی و لایه‌لایه، به طرح غیرمستقیم نقد و نظرات سیاسی و اجتماعی او منجر شده است تا با ایجاد نوعی خودسانسوری که در مورد اعتصامی بیش‌تر به رویکردی اعتلا‌یافته و زیرکانه قابل تعبیر است، بعد هنری شعرهایش را نیز تقویت نماید.

در این پست لینک دسترسی به یک مقاله پژوهشی در اختیار قرار داده می شود که با هدف تحلیل جوانب مختلف این موضوع و بررسی شیوه‌ های انتقادی پروین، نقد شعر او را با تکیه بر شیوه‌ ای تحلیلی ـ آماری در دستور کار قرار داده است. این مقاله در مجله «ادب پارسی معاصر» متعلق به پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در سال 1395 به زینت طبع آراسته شده است. برای مطالعه مقاله روی جمله زیر کلیک نمایید:

بررسی شگردهای انتقادی در شعر پروین اعتصامی

امام علی، خانه نشینی، اِشراف و ادامه حاکمیت پیامبر

امام علی نزدیک به 25 سال از عمر خویش را در دوره خلافت خلفای سه گانه سپری نمود. آنگاه خود به اصرار و اجماع مردم خلیفه شد و مدت 4 سال و 9 ماه و چند روز خلافت کرد. در این بخش از تاریخ، امام بیش از هر چیز نقش یک ناظر مراقب را داشت و همین که حضور او در میان امت حس می شد، جلوی بسیاری از تحریف های بنیادی را می گرفت. برخی از پاک ترین صحابه پیامبر که اکنون از دوستان نزدیک و پیروان امام بودند، او را در نگهبانی اصل و اصول اسلام یاری می کردند و مسائل را به اطلاع او می رسانیدند. هر جا حکمی تحریف می شد، هر جا حدی نا بجا تعیین می گشت، هر جا قضاوتی نا حق می کردند، هر جا تعلیمی نا درست می دادند، علی (ع) به این همه رسیدگی می کرد. در کار فتوحات نظارت داشت. به علمای ادیان که برای سؤال از وصی پیامبر به مدینه سرازیر می شدند تنها او بود که پاسخ می داد و ... . چنان که خود می فرمود در این دوره تا هنگامی حاضر بود دست از درگیری جدّی بردارد که امور مسلمانان به گونه ای سالم فیصله یابد: «وَ اللَّهِ لَأُسْلِمَنَّ مَا سَلِمَتْ أُمُورُ الْمُسْلِمِينَ وَ لَمْ يَكُنْ فِيهَا جَوْرٌ إِلَّا عَلَيَّ خَاصَّهً(نهج البلاغه تصحیح صبحی صالح، خطبه 74، ص 102)؛ به خدا قسم آن (حکومت) را رها مى‏كنم تا وقتى كه امور مسلمين سالم بماند و ستمى در برنامه امت جز بر من روى ندهد»؛ و چون در زمان عثمان، این خلیفه در مورد ولید بن عقبه که مرتکب شرب خمر شده بود، حاضر نشد حد شرعی جاری سازد، علی (ع) مرتکب خلاف را حد زد و فرمود: «لا يُضيعُ لِلَّهِ حَدٌّ و أَنَا حاضِرٌ (طوسی، محمد، تلخیص الشافی، ج2، ص 156)؛ تا من باشم، هیچ حدی از حدود خدایی تضییع نخواهد شد.

بعد از عثمان امام خود در رأس جامعه اسلامی قرار داشت. درگیری های انسانی او در این دوره در امور کلی و جزئی مشهور است و بخش های عمده ای از آن در سخنان وی از جمله در نهج البلاغه منعکس است. نهج البلاغه ای که باید دست کم در حوزه های علمی دینی کتابی درسی باشد.

پس در مجموع زندگانی 30 ساله امام علی، پس از پیامبر یک لحظه، تن زدنی، صرف نظر کردنی و «به من چه» گفتنی پیدا نمی شود. همه اش تجربه است و درگیری، مراقبت است و اِشراف، تعلیم است و نشر فرهنگ قرآن و حفظ موضع است و آگاهی از مسائل و مشکلات جامعه و حل مسائل و مشکلات.

منبع: حکیمی، محمدرضا، امام در عینیت جامعه، چاپ 15، 1386، قم، دلیل ما. (ص 19 ـ20)

روایتی از امام علی (ع)

أَيُّهَا النَّاسُ، اعْلَمُوا أَنَ‏ كَمَالَ‏ الدِّينِ‏ طَلَبُ الْعِلْمِ وَ الْعَمَلُ بِهِ، أَلَا وَ إِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ أَوْجَبُ عَلَيْكُمْ مِنْ طَلَبِ الْمَالِ؛ إِنَّ الْمَالَ مَقْسُومٌ‏ مَضْمُونٌ لَكُمْ قَدْ قَسَمَهُ‏ عَادِلٌ بَيْنَكُمْ وَ ضَمِنَهُ وَ سَيَفِي لَكُمْ وَ الْعِلْمُ مَخْزُونٌ عِنْدَ أَهْلِهِ‏ وَ قَدْ أُمِرْتُمْ بِطَلَبِهِ مِنْ أَهْلِهِ؛ فَاطْلُبُوه‏ (کلینی، 1429، ج 1، ص 73)؛ اى مردم! بدانيد كه پختگى شما در ديندارى در گرو به دست آوردن علم دين (شناخت هاى دينى) و عمل كردن به آن است. آگاه باشيد كه به دست آوردن علم براى شما واجب ‏تر از به دست آوردن مال است؛ مال قسمت شده و تضمين يافته است براى شما، كه بخشنده‏ اى عادل ميان شما بخش كرده و تضمين فرموده است و به شما می‏رساند؛ امّا علم بسان گنجى در نزد دانشمندان محفوظ است و به شما امر كرده‏ اند كه آن را از دارندگان آن بجوييد، پس به جستجوى آن برخيزيد.

کتابشناسی امام علی

1ـ نهج البلاغه؛ جمع آوری شده توسط سید رضی، موجود در کتابخانه میرزای بختیاری، موعود و داراب افسر

2ـ ترجمه و تفسیر نهج البلاغه؛ محمدتقی جعفری، موجود در کتابخانه میرزای بختیاری و ارشاد

3ـ چرا علی خانه نشین شد؛ نوشته عسکر کریمی، موجود در کتابخانه ارشاد، داراب افسر و میرزای بختیاری

4ـ حکمرانی حکیمانه؛ نوشته مصطفی دلشاد تهرانی، موجود در کتابخانه ارشاد، داراب افسر، مرحومه متین، موعود و میرزای بختیاری

5ـ رخساره خورشید؛ نوشته مصطفی دلشاد تهرانی، موجود در کتابخانه ارشاد، مرحومه متین، داراب افسر، موعود و میرزای بختیاری

6ـ امام علی از دیدگاه فرزانگان؛ نوشته فریدون وردی نژاد، موجود در کتابخانه موعود

7ـ نظارت مردمی در نهج البلاغه؛ دفتر نشر امام علی، موجود در کتابخانه میرزای بختیاری

مراقبت ها و آزار ها نسبت به امام جواد

مأمون نخستین کاری که کرد، دختر خود «ام الفضل» را به ازدواج امام جواد در آورد تا مراقبی دائمی و از درون خانه بر امام گمارده باشد. رنج های دائمی که امام جواد از ناحیه این مأمور خانگی برده است در تاریخ معروف است. امام جواد همه مدت عمر خود را به صورت های گوناگون زیر نظر دستگاه خلافت گذرانید. شواهد تاریخی موضوع یاد شده چندان زیاد است که با خواندن چند صفحه از متون تاریخ این دوره، امر به خوبی روشن می شود. البته امامان در این خلال تا حد امکان از حراست موضع های دیگر غفلت نمی کردند و سادات پیوسته مشغول حرکات بودند.

در آغاز امامت امام نهم مأمون دوباره دست به تشکیل مجالس مناظره زد و از جمله «یحیی بن اَکثَم» را واداشت تا از امام سؤال کند. بدین گونه می خواست به موقعیت علمی و فرهنگی پیشوای جناح مخالف لطمه وارد سازد و نشد. امام از همه آن مجالس سربلند در آمد و موقعیتش بیشتر تثبیت گشت. امام جواد اصحاب برجسته ای داشت که هر یک خود قله ای بودند از قله های فرهنگ و معارف اسلامی مانند:

ابن ابی عُمَیر بغدادی در گذشته به سال 217 ق. ابو جعفر محمد بن سنان زاهری در گذشته به سال 220 ق. احمد بن ابی نصر بزنطی کوفی در گذشته به سال 221 ق. ابو تمّام حبیب بن اوس طائی (شاعر شیعی معروف) در گذشته به سال 231 ق. ابوالحسن علی بن مهزیار اهوازی در گذشته بعد از 254 ق و فضل بن شاذان نیشابوری در گذشته با سال 260 ق.

اینان نیز هر کدام به گونه ای مورد تعقیب و گرفتاری بودند. «فضل بن شاذان» را از نیشابور بیرون کردند. عبدالله بن طاهر چنین کرد و سپس کتب او را تفتیش کرد و چون مطالب آن کتاب ها را ـ درباره توحید و ... ـ به او گفتند قانع نشد و گفت: می خواهم عقیده سیاسی او را بدانم (ر ک: منتهی الآمال فصل 7 از باب 11).

«ابو تمّام» شاعر نیز از این امر بی بهره نبود. امیرانی که خود اهل شعر و ادب بودند، حاضر نبودند شعر او را ـ که بهترین شاعر آن روزگار بود، چنانکه در تاریخ ادبیات عرب و اسلام معروف است ـ بشنوند و از آن نسخه داشته باشند. اگر کسی شعر او را برای آنان، بدون اطلاع قبلی می نوشت و آنان از آن شعر لذت می بردند و آن را می پسندیدند، همین که آگاه می شدند که از ابو تمّام است، دستور می دادند که آن نوشته را پاره کنند (همان منبع).

«ابن ابی عمیر» ـ عالم ثقه بزرگ ـ نیز در زمان هارون و مأمون محنت های بسیار دید. او را سال ها زندانی کردند، تازیانه زدند، کتاب های او را ـ که مأخذ عمده علم دین بود ـ گرفتند و باعث تلف شدن آنها شدند...

نکته شایسته ذکر توجه امام به رسالت های راستین هنر متعهد و شعر حامل پیام است. در این باره خوب است حدیثی نقل کنم که شیخ ابوعمرو کشّی در کتاب رجال خود از ابوطالب قمی روایت کرده است: «نامه ای نوشتم به امام جواد شامل چند بیت که درباره پدرش گفته بودم و از امام جواد درخواست کرده بوده تا اجازه دهد که درباره خود او نیز شعر بگویم. امام آن قسمت از نامه را که اشعار نامبرده در آن نوشته شده بود، پاره پاره کرد و نگاه داشته بود و در قسمت باقی مانده کاغذ نوشته بود: کاری نیکو کردی، خدا به تو پاداش دهد». و در روایت دیگر چنین است: به من اذن داده بود تا برای پدرش امام رضا مرثیه بگویم و در نامه نوشته بود: برای پدرم و برای من نیز مرثیه بساز». (رجال کشّی، ص 16).

این تعبیر و تعلیم به صورتی جدی و ویژه تکان دهنده است. چرا امام می گوید: «مصیبت مرا فریاد کن و برای من نیز مرثیه بگو»؟ با اینکه خود او هنوز زنده است. برای اینکه بفهماند آنچه فاجعه است در مرتبه اول، شهادت فکر است و شهادت پیام. پس من که زنده ام نیز ـ چون امکان اجتماعیم را نا به حق ها گرفته اند و رسالتم را پایمال کره اند ـ از این دیدگاه چونان شهیدان دیگرم. تو دردهای مرا فریاد کن. شاید جامعه یکی به حال خویش بیندیشد و یکی از این خواب خرگوشی به در آید و به تلاش ایستد تا مرد حق غریب نماند، بلکه پیروز گردد و در مقام خویش قرار گیرد.

این بود موضع درست و بیدارانه پیشوایان حقیقت متعالی و عدالت کلی. پیشوایانی که نه تنها آرمان های والا را می شناساندند، بلکه با همه امکانات خویش و شور و شعور اصحاب و یاران خود به عینیت دادن به آن آرمان ها نیز می پرداختند.

منبع: حکیمی، محمدرضا، امام در عینیت جامعه، چاپ 15، 1383، قم، دلیل ما. (ص 65 ـ 68).

گلچینی از سخنان امام جواد

1ـ إِيَّاكَ‏ وَ مُصَاحَبَةَ الشَّرِيرِ فَإِنَّهُ كَالسَّيْفِ الْمَسْلُولِ يَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ يَقْبُحُ أَثَرُهُ (مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج71، ص 198)؛ از رفاقت و همراهی آدم شرور و بدجنس بپرهیز؛ زیرا که او مانند شمشیر برهنه است که ظاهرش نیکو و اثرش زشت است.

2ـ طُولُ‏ التَّسْوِيفِ‏ حَيْرَةٌ (ابن شعبه حرانی، حسن، تحف العقول، ص 456)؛ همواره به تأخیر انداختن کارها، سرگردانی است.

3ـ ثَلَاثٌ‏ مَنْ‏ كُنَ‏ فِيهِ‏ لَمْ‏ يَنْدَمْ‏ تَرْكُ الْعَجَلَةِ وَ الْمَشُورَةُ وَ التَّوَكُّلُ عِنْدَ الْعَزْمِ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ (مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج75، ص 81)؛ سه چیز است که نزد هر کس باشد پشیمان نگردد: پرهیز از عجله، مشورت کردن، توکل بر خدا هنگام تصمیم گیری.

4ـ الْعُلَمَاءُ غُرَبَاءُ لِكَثْرَةِ الْجُهَّالِ بَيْنَهُمْ (اربلی، علی, کشف الغمه فی معرفه الائمه، ج2، ص 349)؛ عالمان، به سبب زیادی جاهلان غریب اند.

کتابشناسی امام جواد

1ـ حکمت های تقوا؛ نوشته جواد محدثی موجود در کتابخانه های ارشاد، داراب افسر، مرحومه متین، موعود و میرزای بختیاری مسجدسلیمان

2ـ مهمانی از مدینه؛ نوشته رضا شیرازی، موجود در کتابخانه موعود

3ـ نگاهی به زندگی امام جواد؛ نوشته محمد محمدی اشتهاردی، موجود در کتابخانه ارشاد

4. السرور الفواد؛ نوشته ابوالقاسم سحاب، موجود در کتابخانه ارشاد

5ـ در مکتب جواد الائمه؛ نوشته علی قائمی، موجود در کتابخانه میرزای بختیاری

6ـ هشت قصه از امام جواد؛ نوشته حسین فتاحی (برای کودک و نوجوان)، موجود در کتابخانه های ارشاد، موعود، داراب افسر، مرحومه متین و میرزای بختیاری.

7ـ امام در عینیت جامعه؛ نوشته محمدرضا حکیمی، موجود در کتابخانه های کتابخانه ارشاد، داراب افسر، موعود و میرزای بختیاری.

درنگی در دوران امامت امام باقر (ع)

دوره بیست ساله امامت امام باقر (95 ـ 114 ق)، دوره ای است که سطح اجتماع و فرهنگی و مردم، مسائل بسیاری مطرح است که هر یک می تواند به گونه ای در تحریف و تغییر مفاهیم اصیل اسلام مؤثر باشد؛ مانند: آغاز ترجمه فلسفه، گسترش مجادلات کلامی، سر بر آوردن مشایخ صوفی، پیدا شدن زُهّاد و قلندران پیوسته به دستگاه خلافت، پیدا شدن و مورد تأیید قرار گرفتن برخی فقهای هم مذهب با مقامات رسمی، پیدا شدن قضات و متکلّمانی از این دست و ...

این گروه ها به خوبی می دانستند فقه، قضاوت و عقاید و کلام و اخلاق را بر طبق مصالح منابع قدرت و حکّام زمان تفسیر کنند و شکل دهند. در چنین بحبوحه ای و گرداب متلاطمی چه باید کرد؟ و چگونه باید حق را پاس داشت؟ تا هم در سطح مسائل نظری و هم در سطح درگیری های علمی، حق ناشناخته نماند و این همه جریان های گوناگون شعاع زنده تعالیم قرآن و حماسه عاشورا را تیره نسازد؟ آری چه باید کرد؟ چند دهه از تاریخ امامت در این گیر و دار عظیم سپری گشته است.

آیا می توان تصور کرد امام بزرگوار، حضرت امام محمد باقر (ع) ـ وارث تعلیمات رسالت و حافظ نوامیس عدالت ـ در برابر این همه مسئله سرنوشت ساز، برای امت جدش (امت قرآن و قبله)، موضعی جدی و راستین نداشته باشد؟ نه ... نه چنین تصور می کنیم و نه واقع تاریخی چنین بوده است؛ بلکه سراسر دوران امامت باقری و جعفری، جهاد است و حماسه، شور است و شعور ...

این دوره 53 ساله صرف نگهبانی چهار موضع عظیم و بنیادین شده است:

موضع اول

نشر مبانی و مسائل اعتقادی و استدلال و روشنگری در این زمینه و تربیت صاحب نظرانی چون «هشام بن حَکَم» به ویژه گسترش دایره بحث بر سر مسئله حکومت و امامت، تا در میان جریان های گوناگون خلافت های موجود (عباسیان بغداد، امویان اندلس و داعیه داران دیگر) نظام حق شناخته گردد و تا فرزندان تازه پا به اجتماع نهاده امت، پیشوای حکومت عدل را بشناسد و تا بدانند که مسئله این پیشوایان، مسئله خود انسان و انسانیت است و نیز این تعلیم که پیشوایان شیعه همواره بر سر آن تأکید کرده اند، یعنی فقط پیشوایی معصوم، بزرگ ترین نمودار احترام گزاری به عظمت انسان است.

موضع دوم

نشر فقه صحیح اسلام در برابر جریان های فقهی موجود. می دانیم که فقه صحیح و نا صحیح تا چه اندازه می تواند در سرنوشت اجتماع دینی مؤثر باشد. این است که در تعلیمات ائمه، عالِم و فقیه متوجّه به دنیا و قدرت، مردود شناخته شده است.

موضع سوم

نشر علم اخلاف و تربیت باطنی، تا اگر کسانی خواستند از این طریق در امت انحرافی و انشعابی پدید آورند حتی الامکان توفیق نیابند و تا در میان پیروان حق کسانی باشند مجهّز به معارف باطنی برای حفظ کیان تشیّع و موجودیت ائمه؛ در غیر این صورت راهزنانی به نام پیر و قطب و مرشد، راه امت را خواهند زد.

موضع چهارم

نشر غیر مستقیم مبانی حماسه و تحرّک از طریق تربیت و تأیید سادات عالِم و عامل و شجاع بزرگی که در عین اعتراف و ایمان به حق، رهبری های این رده ها را به عهده بگیرند و خواب را بر خلافت های غرق در بی خبری و تعدی و اسراف، حرام کنند. با توجه به اینکه نوع آنچه از ائمه طاهرین در تساهل درباره خلافت آنان گفته شده، برای کور کردن ذهن مأموران دستگاه خلافت بوده است.

همچنین خلفای عباسی سعی در جداسازی و دور کردن ائمه از مردم داشتند تا توده ها با آنان تماس نگیرند و از مسائل آگاه نگردند. با این حال امام معصوم، در همه احوال از تماس با مردم ـ حتی مسیحیان ـ و روشن کرده آنان غفلت نمی ورزد.

جالب توجه و قابل دقت و تعلّم است که امام باقر به فرزندش امام صادق وصیت می کند که مقداری از مال او وقف شود که پس از مرگ ایشان تا ده سال در ایام حج و در منا برای آن حضرت محفل عزا اقامه کنند. توجه به موضوع و تعیین مکان اهمیت بسیار دارد. به گفته صاحب «الغدیر» این وصیت برای آن است که اجتماع بزرگ اسلامی، در آن مکان مقدس با پیشوای حق و امام دین آشنا شود و راه رشد و رشاد تعالی در پیش گیرد و از دیگران ببُرد و به این پیشوایان بپیوندد (الغدیر، ج2، ص 21. چاپ بیروت).

و این نهایت کوشش برای هدایت مردم است و نجات دادن آنان از چنگال ستم و گمراهی (حکیمی، محمدرضا، امام باقر، ص 5 ـ 11).

روایاتی از امام باقر (ع):

1ـ عَالِمٌ يُنْتَفَعُ بِعِلْمِهِ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ أَلْفَ عَابِدٍ؛ مقام عالم و دانشمندی که دیگران از دانش او بهره مند می شوند بالاتر از هفتاد هزار عابد است (کلینی، محمد، اصول کافی، ج 1، ص 33).

2ـ اَلْمُؤْمِنُونَ فِي تَبَارِّهِمْ وَ تَرَاحُمِهِمْ وَ تَعَاطُفِهِمْ كَمِثْلِ اَلْجَسَدِ إِذَا اِشْتَكَى تَدَاعَى لَهُ سَائِرُهُ بِالسَّهَرِ وَ اَلْحُمَّى؛ اهل ایمان در نیکی کردن به هم و دلسوزی و مهربانی نسبت به یکدیگر مانند تن واحدند که اگر جایی از تن انسان دردمند شود، همه اعضا درد را حس می کنند و بی خوابی و بی تاب می شوند (مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 71، ص 234).

3ـ ثَلاَثٌ لَمْ يَجْعَلِ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَحَدٍ فِيهِنَّ رُخْصَةً أَدَاءُ اَلْأَمَانَةِ إِلَى اَلْبَرِّ وَ اَلْفَاجِرِ وَ اَلْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ اَلْفَاجِرِ وَ بِرُّ اَلْوَالِدَيْنِ بَرَّيْنِ كَانَا أَوْ فَاجِرَيْنِ؛ سه چیز را خداوند بزرگ اجازه نداده است که ترک شود: 1. رد کردن امانت به آدم خوب یا بد. 2. وفای به عهد با آدم خوب یا بد. 3. نیکی به پدر و مادر چهخوب باشند یا بد (مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج 71، ص 56).

کتاب شناسی امام محمد باقر

برای دریافت آگاهی بیشتر از زندگی و نحوه امامت این امام می توانید این کتب را مطالعه نمایید. این کتاب ها در کتابخانه های عمومی مسجدسلیمان موجود هستند:

1ـ در جستجوی رهبر نوشته رضا شیرازی (کتابخانه ارشاد).

2ـ بر امام سجاد و امام باقر چه گذشت؟ نوشته محمدحسین موسوی کاشانی (کتابخانه میرزای بختیاری)

3ـ فرشته ای در بیابان نوشته مسلم ناصری (برای نوجوانان) (کتابخانه داراب افسر بختیاری و موعود).

4ـ شرح زندگی امام باقر نوشته مهدی پیشوایی (کتابخانه ارشاد).

5. نگاهی بر زندگی امام باقر نوشته محمد محمدی اشتهاردی (کتابخانه ارشاد و موعود).

6. حکمت های باقری (شرح احادیث امام باقر) نوشته جواد محدثی (کتابخانه میرزای بختیاری، داراب افسر. مرحومه متین. موعود. ارشاد).

7. امام در عینیت جامعه نوشته محمدرضا حکیمی (کتابخانه ارشاد. داراب افسر. موعود. میرزای بختیاری).