امام حسن، پیروزساز حقیقت مغلوب بر فریب غالب
هنگامی که امام حسن به خلافت رسید، سالها بود که معاویه بر شام ولایت داشت. وی که از جنگ صفین به علت حیله های عمروعاص شکست ناخورده بازگشته بود، در صدد بر آمد تا از راه حیله انگیزی با امام حسن نیز در افتد و کار را بر امام تباه کند و ارکان امامت و خلافت حق را متزلزل سازد. امام نیز از دسیسه کاری های معاویه آگاه بود.
مرکز حکومت امام حسن در کوفه بود. هنگامی که مردم با او بیعت کردند، کارگزاران خویش را به شهرها فرستاد و برای جنگ با معاویه آماده شد و به فراهم کردن و مجهز ساختن سپاهیان خویش بپرداخت.
معاویه همواره در تضعیف جبهه امام می کوشید و با وعده و وعید و دسیسه و نیرنگ بسیار و صرف کردن اموال عمومی در راه خریدن اشخاص فعالیتی دامنه دار می کرد. او از استقرار حکومت حق و نظام عدل می هراسید، چون چنین نظامی فوری شرّ او را از سر ملت مسلمان دفع می کرد و یک لحظه دست چون او کسی را برای اسراف و قتل و جنایت باز نمی گذاشت. این بود که با همه امکانات خود می کوشید تا قدرت کوفه را متلاشی سازد و از دست فرزند بزرگ علی رهایی یابد.
می دانیم چند تن از خوارج در میان سپاه امام بودند. اینان در ظاهر نسبت به امام حسن ابراز وفاداری می کردند اما در باطن کینه ای سخت در دل داشته و در صدد انتقام بودند. معاویه از این موضوع آگاه بود و از آن بهره برداری نمود و به هر یک از آنان وعده هایی در برابر قتل امام حسن داد.
بدینسان، سست عنصری و بی ثباتی آن مردم کم کم روشن می گشت. از طرف دیگر شیعه در نزدیکی همین اوقات جنگ های جمل و صفین را پشت سر نهاده بود و بسیاری از افراد ثابت قدم و دلاور خویش را از دست داده بود. امام حسن با آگاهی به همه این مقدمات و زمینه های نامساعد، پس از اصرار برخی اصحاب خود صلح پیشنهاد شده از سوی معاویه را با شرایطی پذیرفت. امام در ضمن شروط صلح چنان قرار گذاشت که به گونه ای درگیرانه نه به صورت کناره گیری، مراقب اعمال دستگاه حکومت شام باشد و استیلای بنی امیه را محکوم سازد. اما معاویه پس از استیلای بر امور، نه دین و نه شرف انسانی، هیچ یک را در نظر نیاورد و همه آن شروط را زیر پا نهاد. اینجا بود که پرده ای که او بر ظاهر کارهای خویش آویخته بود، دریده شد و باطن غیر مسلمان حکومت وی روشن گشت و بدین گونه امام حسن موفق شد دشمن و بیگانه ای را که به صورت خودی در آمده بود بشناساند و دشمنی و بیگانگی او را بر ملا سازد.
منبع: حکیمی، محمد رضا، (بعثت، غدیر، عاشورا، مهدی)، چاپ 16، 1384، قم، دلیل ما. ص 87 ـ 91